چکیده: لیزی و برادر بازیگوشش لوک، به همراه دوستش کلی و پدر و مادرشان قرار بود به مسافرتی کوتاه بروند و یک روز را در پارک تفریحی زوگاردنز خوش بگذرانند. ولی تمامی ماجراها از آنجا شروع شد که فهمیدند راه را گم کرده اند و نقشة راه را هم گم کرده بودند.
پس از مدتی طولانی که نتواستند پارک را پیدا کنند، ناامید میشوند و به فکر بازگشت به خانه می افتند که ناگهان به تابلویی برمیخورند: «به پارک وحشت، جایی که کابوس ها اتفاق می افتد، خوش آمدید. یک کیلومتر تا پارک وحشت»
با اصرار بچه ها، به جای پارک زوگاردنز، به پارک وحشت میروند. ولی نمیدانند که رفتن به پارک وحشت چه اشتباه بزرگی است و نمیدانند که تا چند ساعت دیگر، همگی در تابوت هایشان خوابیده اند ...
پارک وحشت، شانزدهمین کتاب از مجموعه ترس و لرز، نوشته آر.ال. استاین، نویسنده آمریکایی داستان های ترسناک برای نوجوانان است. استاین بیشتر کتاب هایش را در سه مجموعه تالار وحشت، ترس و لرز و سایه وحشت نگاشته است. او نویسندگی را از نه سالگی با نوشتن داستان های طنز برای همکلاسی هایش آغاز کرد و سپس با نوشتن کتاب وعده ملاقات با یک مرد غریبه، به ادبیات ترسناک وارد شد. کتاب های او با فروش بیش از 300 میلیون نسخه در جهان، او را به یکی از برترین نویسندگان ادبیات ترسناک برای کودکان و نوجوانان تبدیل کرده است.
استاین می گوید:
«وظیفة بزرگی دارم و آن سیخ کردن مو بر اندام بچه هاست»
من به این کتاب از یک تا ده نمره ی 7 را می دهم.
✰✰✰✰✰✰✰✰✰✰
آر.ال. استاین
